سوریه به طور سریع در پروسه سقوط قرار گرفته و رژیم بشار اسد با سرعت در حال از دست دادن کنترل بسیاری از مناطق سوریه می باشد.
بشار اسد و رژیم بعث به علت تکیه بر یک طبقه خاص مذهبی – اجتماعی نیز از جمله عوامل تضعیف قدرت بشار اسد بوده است، به طوریکه رفته رفته طبقه مذکور نیز در فکر انتخاب راه می باشد.
نکته قابل تامل دوم تغییر رفتار رادیکال آمریکا در قبال موضوعات سوریه می باشد به طوریکه دولت آمریکا فعالیت نیروهای سیا (آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا) در منطقه را به شدت افزود. تاثیر گذاری سیاست های ترکیه در شمال عراق، جهان عرب و سوریه نیز از جمله مسائل مرتبط با تغییر نگرش و سیاست های کاخ سفید در قبال منطقه می باشد. استفاده سیاسی روسیه و چین از حق وتوی خود در قبال عدم حل مسئله سوریه و به عبارت دیگر گشودن راه مداخله نظامی سازمان ملل در سوریه نیز سبب تغییر نگرش مقامات آمریکائی نسبت به معترضین سوریه ای شد، به طوریکه آمریکا بر حمایت های خود از معترضین سوریه ای افزود.
اکنون سوریه در کابوسی عظیم فرو رفته است. باور اینکه بشار اسد خواهد رفت در بین مردم سوریه هر روزه فزونی می یابد و سبب تسریع روند فوق می گردد. ولی مشکل اصلی و پراهمیت گروگان گیری و استفاده کننده گان ابزاری از وضعیت موجود و پس از رفتن بشار اسد می باشد که بر اهمیت موضوع می افزاید. برای مثال سازمان تروریستی القاعده از هم اکنون انقلاب سوریه را به خود نسبت داده و سعی در جهت دهی امور دارد، برای مثال یکی از درهای گمرکی سوریه اکنون در دست گروههای مسلح افراطی اسلامی قرار گرفته است ، یا دزدان، راه زنان، چته های قدرت، گروههای مسلح، گروگان گیران و ... با استفاده از اوضاع داخلی هر روز سبب آزار و اذیت هزاران انسان می گردند.
دقیقاً این موضوع در پیش روی مخالفت سیاسی بشار اسد نیز به وقوع خواهد پیوست. در حالیکه هنوز مخالفین بشار اسد نتوانسته اند بر روی نام رهبر مشترکی اتفاق نظر داشته باشند، اگر روند فوق چنین ادامه یابد در روزهای آتی در صورت پیروزی بر حکومت بشار اسد این پیروزی به طعم تلخی مبدل خواهد گشت.
کوردهای سوریه ای
یکی دیگر از گروههای فرصت طلب گروههای کرد سوریه ای می باشند. کردهای سوریه ای که طی 17 ماه گذشته در کنار بشار اسد قرار گرفته و در هیچ حرکت اعتراضی شرکت نداشتند در فضای آرامی می زیستند، به طوریکه حتی نیروهای بشار اسد نیز طی ماههای گذشته کنترل چندین منطقه کوردنشین را به میلیتانهای مسلح سازمان تروریستی حزب کارگران کردستان (Partiya Karkerên Kurdistan) و شاخه سوریه ای آن (پ.ی.د) تحویل داده بودند. گروهی از اعضای رادیکال کرد سوریه ای که اکثراً زیر نظر حزب کارگران کوردستان حرکت می کنند طی روزهای گذشته کنترل چندین منطقه را بدست گرفته و خودمختاری نسبی را اعلام کردند، و پروپاگاندا به جائی رسید که گروههای کرد از ترس حلیم از اکنون صحبت از ایجاد کشور کردستان در سوریه و .... دارند.
در سال 2004 در مناطق کردنشین سوریه حرکتی ناسیونالیستی شکل گرفت که بشار اسد این حرکت اعتراضی را با خشونت هر چه تمامتر پوشاند. حرکت اعتراضی مذکور به مرکزیت قامیشلو شکل گرفته بود، و هدف کردها نیز استفاده از حمایت آمریکا و مخصوصاً مسعود بارزانی از این حرکت اعتراضی بود. فقط در سال 2004 آمریکا و مسعود بارزانی در این مورد بی تفاوت ظاهر شده و رفتار کردند. در این اعتراضات بنا به آمارهای حقوق بشری 30 کورد سوریه ای کشته و100 نفر نیز زخمی شدند. ولی امروز شرطها تماماً متغییر شده است. امروز بشار اسد و رژیم بعث حتی نمی توانند کنترل شهرهای مهم سوریه به مانند شام و حلب را در دست داشته باشند، در دیگر سو مسعود بارزانی ناسیونالیست شناخته شده کرد نیز قدرتمندتر از گذشته می باشد. حتی مسعود بارزانی طی چند روز گذشته مصاحبه ای با شبکه الجزیره داشته و از نقش خود در تامین سلاح و آموزش گروههای مسلح کرد سوریه ای خبر داد. تنها مسعود بارزانی برای آینده کردها برنامه نداشته و بی شک سازمان تروریستی حزب کارگران کوردستان (Kurdistan Workers' Party) نیز در تعلیم ،تجهیز و آموزش گروههای مسلح کورد سوریه ای نقشی اساسی دارد. ولی نکته قابل تامل انقلاب سوریه بی تفاوتی تمام گروههای کرد در قبال انقلاب سوریه و حرکت اعتراضی مردم سوریه بوده است، در حالیکه بسیاری از منابع اطلاعاتی شروع جنبش اعتراضی در سوریه را از مناطق کردنشین پی شبینی می کردند ولی اینچنیننشد و حتی گروهائی از کوردهای سملح به حمایت از بشار اسد پرداخته و دستی در سرکوب معترضین سوریه ای داشتند.
اگر در آینده سوریه هر یک از گروههای ائتنیکی ،مذهبی و ... به تنهائی قصد انجام کاری را داشته باشند به علت بافت مذهبی – ائتنیکی سوریه مطئناً این رفتارها محکوم به شکت خواهد شد و نتیجه ای جزء ایجاد جنگ ها ائتنیکی و مذهبی نخواهد داشت. بهترین نمونه برای سوریه وضعیت اکنون عراق می باشد و وضعیت وحشتناک امنیتی اش دلیلی بر اثبات این ادعا...
پس از سوریه نوبت کدام کشور می باشد؟
مطئناً کنترل چندین شهر سوریه بدست گروههای مسلح کرد چیزی نیست که غرب، ترکیه و دیگر کشورهای منطقه بتوانند به راحتی از کنار موضوع بگذرند. ترکیه به مانند عراق در سوریه نیز حافظ یکپارچگی سوریه می باشد، چون امنیت و آرامش برای رشد اقتصادی و سیاسی ترکیه اهمیت ویژه ای دارد.
به نظرم با توجه به اوضاع منطقه ای و جهانی پس از سوریه نوبت به ایران خواهد بود...
منبع ترجمه مقاله: روزنامه استار چاپ ترکیه، به قلم سئدات لاچین اه ر
http://tinyurl.com/caukklg
مطمئناً گروههای فرصت طلب کرد سوریه ای با مخالفت شدید ارتش آزاد سوریه و دیگر گروههای ائتنیکی و مذهبی سوریه ای مواجه خواهند شد و روزهای سختی در انتظارشان می باشد، سوریه مرکز ملی گرائی عرب بوده و هست. حتی مخالفین بشار اسد در نام جمهوری عربی سوریه و آینده بحث نمی کنند چه رسد به تشکیل دولت کورد. در ثانی کوردهای سوریه ای نیز به علت عقب ماندگی سیاسی همواره به دست مسعود بارازنی نگریسته و می نگرند، حتی انتقال، آموزش و تجهیز مسلحانه مسعود بارزانی نیز در همین جهت می باشد. ولی نکته قابل تامل برخورد آمریکا و ترکیه با دخالت های آشکار مسعود بارزانی در مورد آینده کوردهای سوریه ای می باشد، گوئی ترکیه و آزربایجان در موضوع ترکان ایران دخالت آشکاری داشته و شروع به تعلیم و تجهیز ترکان ایران برای آینده داشته باشند، این مسائل ضد قوانین بین المللی می باشد و برای هر یک از کشورها دارای حق جنگ و مداخله را در نظر می گیرد. مناطق کردنشین سوریه از هیچ موقعیت ژئو استراتژیک و منابع اقتصادی برخوردار نیست.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر